جدول جو
جدول جو

معنی خام کاری - جستجوی لغت در جدول جو

خام کاری
بی تجربگی، برای مثال به عشق اندر، صبوری خام کاری ست / بنای عاشقی بر بی قراری ست (نظامی۲ - ۲۱۲)
تصویری از خام کاری
تصویر خام کاری
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خاتم کاری
تصویر خاتم کاری
شغل و عمل خاتم کار خاتم بندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جام کاری
تصویر جام کاری
آیینه کاری، جام کاری کردن مثلاً آیینه کاری کردن، پیاپی جام شراب گرفتن و نوشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاتم کاری
تصویر خاتم کاری
((تَ))
شغل و عمل خاتم کار، خاتم بندی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خاتم کاری
تصویر خاتم کاری
شغل و عمل خاتم کار، هنر ساختن و آراستن برخی از اشیا به اشکال هندسی و طرح های گوناگون با قرار دادن قطعه های کوچک استخوان، فلز و چوب در کنار هم که بیشتر به شکل مثلث بریده می شود، خاتم بندی، خاتم سازی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خام کار
تصویر خام کار
بی تجربه، کارنا آزموده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاس کاری
تصویر پاس کاری
بده بستان یا پاس کاری، به تاثیر گذاری یا تاثیر پذیری دو بازیگر از بازی یکدیگر گفته می شود. نمونه معروف آن سکانس کافه با بازی رابرت دنیرو و آل پاچینو در فیلم مخمصه (Heat) به کارگردانی مایکل مان که تکنیک بازیگری متفاوت و بده بستان این دو بازیگر توانا در آن سکانس خاطره انگیز و آموزشی می شود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از خدمتکاری
تصویر خدمتکاری
پایزنی پا کاری زواری پرستاری عمل خدمتکار نوکری چاکری کلفتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاتم کار
تصویر خاتم کار
خاتم بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرد کاری
تصویر خرد کاری
جزئی کار، بنائی
فرهنگ لغت هوشیار
کاری را از پیش خود انجام دادن، عمل خود کار خود بخود انجام دادن عملی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داد کاری
تصویر داد کاری
عدالت ورزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تار کاری
تصویر تار کاری
زری بافی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چای کاری
تصویر چای کاری
شغل و عمل چای کار، کشت و زرع چای
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاتم کار
تصویر خاتم کار
کسی که کارش خاتم کاری است، خاتم بند، خاتم ساز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زخم کاری
تصویر زخم کاری
زخم سهمناک، جراحت مهلک، جراحت بزرگ که بر عضو مهمی از بدن وارد آید و کشنده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غال کاری
تصویر غال کاری
تجزیه طلا از خاک و چیزهای دیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قایم کاری
تصویر قایم کاری
استوار کاری محکم کاری: کار از قایم کاری عیب نمی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار کاری
تصویر کار کاری
احتیاج ضرورت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیم کاری
تصویر نیم کاری
مزدوری: (دراز لعلش به درج تنگاری مه ازرویش بشغل نیم کاری) (امیر خسرو. فرنظا)، شاگردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاموش کاری
تصویر خاموش کاری
خاموش شدن، سکوت، برای مثال نظامی به خاموش کاری بسیچ / به گفتار ناگفتنی درمپیچ (نظامی۵ - ۸۴۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جامکاری
تصویر جامکاری
آئینه کاری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خام رای
تصویر خام رای
ناقص عقل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خام رای
تصویر خام رای
کسی که رای و اندیشۀ خام دارد، آنکه رای و عقل درست ندارد، برای مثال تو ای طفل ناپختۀ خام رای / مزن پنجه در شیر جنگ آزمای (نظامی۵ - ۸۲۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کامکاری
تصویر کامکاری
کامروا یی کامرا نی، توفیق موفقیت: (همه مهتران را بدان جا نگاشت نگر تا چنین کامکاری که داشت ک) (دقیقی. گشتاسب نامه برگزیده شعر م. معین)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
کم تجربگی ناشیگری
فرهنگ لغت هوشیار
بیک شغل اشتغال داشتن هم شغلی، رقیب یکدیگر بودن، شرکت بادیگری در کاری و شغلی. یابه هم کار (همکار) دعوت کردن، از کسی خواستن تا در کاری و شغی شخص را یاری کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جامکاری
تصویر جامکاری
((مِ))
آیینه کاری، آیینه کاری کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هم کاری
تصویر هم کاری
هم شغلی، شرکت با دیگری در کاری و شغلی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
کم کار بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کامکاری
تصویر کامکاری
کامرانی، نیک بختی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کم کاری
تصویر کم کاری
Underemployment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
niedostateczne zatrudnienie
دیکشنری فارسی به لهستانی